گناه من ؛ دوست داشتن گلی بود ، که دیگران آبش می دادند ... !!!
گناه من ؛ دوست داشتن گلی بود ، که دیگران آبش می دادند ... !!!
از این جایی که من هستم تمام شهر معلومه
کنارم خیلیا هستن دلم پیش تو آرومه
به من بدبین نشو هرگز بگو چی بوده تقصیرم
به جز آرامش و حسی که از صدات میگیرم
بدبین شدی چرا باور نمیکنی
تنهایی منو کمتر نمیکنی
طوفان نشو منو یک غصه دک نکن
من عاشق توام یک لحظه شک نکن
اگه دلتنگ باشی تو مثل بارون شروع میشم
که با هر قطره اشکت منم که زیر و رو میشم
همیشه ساده رنجیدی همیشه سخت بخشیدی
تو رو میبخشم این لحظه شاید بازم منو دیدی
بدبین شدی چرا باور نمیکنی
تنهایی منو کمتر نمیکنی
طوفان نشو منو یک غصه دک نکن
من عاشق توام یک لحظه شک نکن

م
دوشنبه 8 فروردینماه سال 1390 ساعت 11:38 ق.ظ
مرسی که بم سر زدی نظر لطفته
اینم تقدیم به تو و خانمت :
کم کم می سوزد تن من !
اشتیاق لمس تو،
به آتشم کشید
با من بمان ؛
حالا که گلوله آتشم
با من بمان
www.lore.blogsky.com
ممنون بازم من و خانمم رو شرمنده کردی مرسی شعر خیلی قشنگی بود
بدون دستکاری گذاشتم روی پیج اصلیم