عذاب واقعی که کشیدم

عذاب یعنى اونى که دوسش دارى بشینه بغلت،

از اونى که دوسش داره بهت بگه...

این اتفاق برای من افتاد و کل رابطمون اینجوری گذشت ثانیه به ثانیه

خیلی چیزا ازت یاد گرفتم عزیزم

هر چند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم ...

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم.

...یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره.

یاد گرفتم توزندگیم بی اون که بفهمم چقدردوسم داره هرروزدلشو به بهونه ای بشکنم.

یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باورنکنم.

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم (من اشتباه کردم بعد اون شکست عشقی بهت فرصت جبران دادم).

یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم .

خوب یادگرفتم نه؟معلم خوبی هستی

چرا حرفاتو باور کردم !

مدام گفتی خیالت تخت ...

من وفادارم!

و من چه ساده لوحانه ...

خیالم را تختی کردم

برای عشق بازی تو با دیگری

من از چش گفتم تو به فکر چی بودی !

من از دوست داشتن گفتم
...تو وضعیت حسابِ بانکیم را جویا شدی
من از ارزش ها گفتم،ارزش هایی که قیمت ندارند،امّا تو
تو قیمت ارزش ها را با اهن و کاغذ برابر کردی .